بچه هاي زمين شناسي پيام نور اردبيل
وبلاگ بچه های با معرفت زمین شناسی 86 پیام نور اردبیل

کاریکتور زیبا و بسیار پر محتوا واسه بشر امروزی.

پیشنهاد میکنم برین تو ادامه مطلب ببینین.



ادامه مطلب...
ارسال توسط

90s3i4weu8o7wfr48h اس ام اس و پیامک روز مهندس

 

برای مهندسین بن بستی وجود ندارد. آنان یا راهی خواهند یافت٬ یا راهی خواهند ساخت…»
۵ اسفندماه٬ «روز مهندس» بر شما مهندسان عزیز مبارک باد




ارسال توسط

برای مشاهده ی نتیجه نظر سنجی هفته گذشته که در مورد رضایت شما

در مورد چهار سال تحصیل تو رشته ی زمین شناسی بود به ادامه مطلب برین.

تو نظر سنجی جالب این ماه که تا عید میتونین نظر بدین حتما شرکت کنین.

ویه خواهش که فقط یه بار نظر بدید.



ادامه مطلب...
تاریخ: جمعه 28 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط شهرام

به این ده سوال پاسخ دهید تا دریابید که چه اندازه با احساسات و عواطف خود در ارتباط هستید سپس امتیاز های خود را جمع کرده و نتیجه حاصل را مشاهده نمایید!

 
1)هنگامی که غمگین و ناراحت هستید, آیا می توانید علت ناراحتی خود را پیدا کنید؟
همیشه (4 امتیاز)
بیشتر اوقات (3 امتیاز)
برخی مواقع (2 امتیاز)
به ندرت ( 1 امتیاز)

2)

بقیه رو تو ادامه مطلب بخونین...!



ادامه مطلب...
تاریخ: پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط شهرام
میگن یه روز لیلی واسه مجنون پیغام فرستاد که انگار خیلی دوست داری منو ببینی ؟ اگه نیمه شب بیای بیرون شهر ، کنار فلان باغ ، منم می یام تا ببینمت .
مجنون که شیفته دیدار لیلی بود ، چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست .
ولی مدتی که گذشت خوابش برد ...
 
نیمه شب لیلی اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق دید ، از کیسه ای که به همراه داشت ، چند مشت گردو برداشت و ریخت تو جیبهای مجنون و رفت .
 
مجنون وقتی چشم باز کرد ، خورشید طلوع کرده بود ، آهی کشید و گفت :
ای دل غافل یار آمد و ما در خواب بودیم . افسرده و پریشون برگشت به شهر .
 
در راه یکی از دوستانش اونو دید و پرسید : چرا اینقدر ناراحتی ؟!
 و وقتی جریان را شنید با خوشحالی گفت : این که عالیه !
 
آخه نشونه ی اینه که لیلی به دو دلیل تو رو خیلی دوست داره !
دلیل اول این که : خواب بودی و بیدارت نکرده ! و به طورحتم به خودش گفته : اون عزیز دل من که تو خواب نازه ، پس چرا بیدارش کنم ؟
و دلیل دوم اینکه : وقتی بیدار می شدی ، گرسنه بودی و لیلی طاقت این رو نداشت ، پس برات گردو گذاشته تا بشکنی و بخوری !
 
مجنون سری تکان داد و گفت : نه !
 
اون می خواسته بگه :
تو عاشق نیستی ! اگه عاشق بودی که خوابت نمیبرد !
تو رو چه به عاشقی؟ بهتره بری گردو بازی کنی !
 
حالا به نظرتون کدومشون درست گفتن ؟!



تاریخ: سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط شهرام

به سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نذاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره ... 

به سلامتی مداد پاک کن که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه ...

به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست ولی هنوزم شکستن بلد نیست ...

به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه تَرکمون کنن درکمون می کنن ...

به سلامتی اونایی که درد دل همه رو گوش میدن اما معلوم نیس خودشون کجا درد دل میکنن ...

به سلامتی اونی که باخت تا رفیقش برنده باشه ... 

به سلامتی کسی که هنوز دوسش داری ولی دیگه مال تو نیست ... 

به سلامتی مادر که وقتی غذا سر سفره کم بیاد اولین کسی که  اون غذا رو دوس نداره خودشه ... 

به سلامتی همه اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دائمیه! 

به سلامتی اونایی که به پدر و مادرشون احترام میذارن و میدونن تو خونه ای که بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند ...

 

 

به سلامتی اونایی که چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه ...

 

گل آفتابگردان را گفتند:
چرا شبها سرت را پایین می اندازی؟
گفت : ستاره چشمک میزند، نمیخواهم به خورشید خیانت کنم
به سلامتی همه اونایی که مثل گل آفتابگردان هستند ...

 

به سلامتی کسی که وقتی بهش زنگ میزنی و خوابه
ولی واسه اینکه دلت رو نشکنه میگه: خوب شد زنگ زدی؛ باید بیدار میشدم ...

 

به سلامتی   اون بچه‌ای که شیمی‌ درمانی کرده همه ی موهاش ریخته
به باباش میگه بابا من الان شدم مثل رونالدو یا روبرتو کارلوس؟
باباش میگه قربونت برم از همه اونا تو خوش تیپ تری

 

به سلامتی   اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته
بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌ انگشت کوچیکه? عشقم هم نیستی ...

 

 

به سلامتی دوست نازنینی که گفت: قبر منو خیلی بزرگ بسازین... چون دارم یه دنیا آرزو با خودم به گور میبرم !

 

مطلب ارسالی خانم حاتمی واسه تبریک روز --د و س ت ی--

منم به نوبه ی خودم این روزو به همه تبریک میگم

 

عالی بود خانم حاتمی-زنده باشی 

 




تاریخ: یک شنبه 25 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط

 

یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد ، مرده دلای آدماش

دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما

یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما

دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد، مرده دلهای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه ؟
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما




تاریخ: شنبه 22 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط شهرام

سلام به تموم دوستای عزیز و همکلاسیهای گلم.

خوش اومدین به وبلاگ خودتون.

من این وبلاگو ساختم تا بهانه ای باشه که از هم زیاد دور نشیم.راستش دلم واسه درسو

دانشگاه خیلی تنگ شده.مطمئنم خیلی از شما ها هم مثل من هستین.(البته به استثنای بعضیا)

دوست عزیز شما هم عضو وبلاگ بشین و هر مطلبی که دوس دارید چه علمی و

غیره و یا دوس دارین مطلبی رو به یکی از بچه ها اختصاص بدین

رو ثبت کنین تا به اسم خودتون تو وبلاگ نمایش داده بشه البته پس از تائید.

بچه ها در ضمن تو خبرنامه وبلاگ هم عضو بشین تا داغ ترین خبرهارو

تو ایمیلتون داشته باشین(خبرای دانشگاه،بقیه بچه ها و...)

خوشحالم بچه ها که به اینجا  سر زدین. دست همتون درد نکنه.

 




تاریخ: جمعه 21 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط شهرام