بچه هاي زمين شناسي پيام نور اردبيل
وبلاگ بچه های با معرفت زمین شناسی 86 پیام نور اردبیل

 

 

سراغی از من نگیر

نپرس  چه حالی دارم

رفتم که شاید رفتنم

فکرتو کمتر بکنه

نبودنم کنارتو حالتو بهتر بکنه

لج کردم باخودم آخه حست به من عالی نبود

احساس من فرق داشت باتودوست داشتن خالی نبود

بازم دلم گرفته از این نم نم بارون

چشمام خیره به نوره چراغه توی این خیابون

خاطرات گذشته منو عذاب میدن چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون

باختن توی این بازی برام از قبل مسلم شده بود

اگه یادت باشه گفته بودم اون پیرمرد فاله منو سرگردانی دیده بود

سخت شده بود, تحمل عشقت به من کم شده بود

رفتم ولی قلبم هنوز هواتو داره شب و روز

من هنوزم عاشق توام به دل میگم بساز وبسوز




تاریخ: جمعه 20 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط مهندس نایب جاوید
 

 

 

تو مثل منو هیچ وقت پیدا نمی کنی ای یار
مثل من هیچ وقت کسی تورا دوست نخواهد داشت ای یار
کسی مثل من دلش را برای تو فدا نمی کند ای یار
سادلوح تر از من پیدا نمیکنی ای یار
گفته بودم می خوام فقط تنها بامن باشی ای یار ظالم
گفته بودم که عاشقانه دوستت دارم ای یارظالم
دلم می خواهد دوباره عاشق تو باشم ای یار
چیکار کنم که به خاطر غرورم نمیشه ای یار
هرشب به خاطر حسرت خوردن دیروزم گریه میکنم ای یار
هرشب به خاطر قسمت زندگیم از خدا شکایت میکنم ای یار
هرشب تنهاتر از همیشه میشم ای یار
 



تاریخ: جمعه 20 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط مهندس نایب جاوید

حتما یه سری به این وبلاگ بزنین ضرر نمی کنین

www.yordim.blogfa.com

پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی و گردشگری یورقون یورد




تاریخ: چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:یورقون یورد,ارشق,شهر رضی,گردشگری ارشق,
ارسال توسط شهرام

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.


پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود


مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.

روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد …

نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!

امیدوارم هرگز مشکلی براتون پیش نیاد




تاریخ: 7 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط

خدايا گر عزيزت را كسي ديگر به مستي در بغل گيرد.تو آيا همچنان از صبر ايوبت در آن قرآن جاويدت سخن آري ميان.خداونداغرورم را قفسداران شكستند وجوانيم گرفتندو هنوزم پاي ميكوبندو ميرقصند.عجب دنياي بيرحمي عطا كردي...خدايا بيپرده ميگويم خطا كردي




تاریخ: 4 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط

زیادى خوبى نکن !!!
انسان است، فراموشکار است !!!
از تنهایى اش که در بیاید تنهایى ات را دور میزند !!!
پشت مى کند به تو , به گذشته اش !!!

حتی روزى میرسد که به تو میگوید: شما

 

 

چرا نگاه می کنی ؟ تنها ندیده ای ؟




به من نخند لعنتی ....



من هم روزگاری




عزیز دل کسی بودم ...

 

 

 

همه میگن :
توش چی دیدی که عاشقش شدی؟؟
آخه اینم سواله که تو میپرسی؟
اگه قرار بود توام ببینی که ..
تو عاشقش میشدی !!!!

 




تاریخ: 2 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط

 

واقعی بودیم

باورمان نکردند
مجازی شدیم
فیلترمان کردند
و چه دنیایی ساخته*اند
برای ما نسل سوخته . . .!!

 

 




تاریخ: 2 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط

 

Sen yanımda olunca
Sanki hayat şahane
Hiçbir çekincem yok benim
Takılma böyle şeylere

ღღღღღღღღღ

Bırak konuşsunlar yorulsunlar
Biz aşkımıza bakalım


Bırak sevsinler gülüşsünler
Biz bize bakalım

Bize birşey olmaz hiçbirşey olmaz
Bunu unut bi kere
Bizim sonumuz varmış yokmuş yoksada kimene
Elini tutar yürürüm yürürüm başka işim ne
Bizim yolumuz darmış zormuş yokuşmuş kimene




تاریخ: 1 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط


گور بابای دیو سبزه و عنکبوت قرمزهو اینا ...
ما یه کلاه قرمزی داریــــــــــــــــــــــــــــــــم همشنو حریفه




تاریخ: 1 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط

حواســــم را هرکـــجا که پــرت می کـــنم

باز هـــم کـــنار تـــو می افتد !

تو آنجـــا

و من اینجــــا ...

انگــار همه راست می گفـتـنـد :

تو کـــجا و من کـــجا ...؟!!

 




تاریخ: 1 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط